متن کامل/ سخنان پزشکیان در مناظره با شریعتمداری: یک طرفه محاکمه می کنیم!
دوشنبه , 26 خرداد 1393 ساعت 02:00
وزیر دولت اصلاحات و نماینده ی مردم تبریز در مجلس گفت: باید همه بتوانند حقشان را بخواهند / هر کاری دلمان خواست، اسلام است؟ / اجازه 3000 میلیارد بدهی میدهیم، بعد «بگیریم سر و تهش ...» / با آدم بی تجربه ولو حزب اللهی نتیجه همین می شود / آدمی بگذار که حرف تلخ حق بگوید، نه پاچه خوار / همه مدیران 35 سال گذشته خائن، جاسوس و فتنه گر بودند؟! / کسی به احمدی نژاد نگفت چرا قانون را اجرا نمی کنی / آدم بی عیب در این مملکت هست؟ / شمارش رای در اتاق در بسته چرا؟ شفاف کنیم! / محاکمه باید علنی و آزاد باشد، نه اینکه عده ای خود بنشینند / کسی حق ندارد مجرم را هم بدون حکم قصاص کند / ما یک طرف را محاکمه و دیگری را رها می کنیم
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل سخنان دکتر مسعود پزشکیان در منتاظره ی شب گذشته با حسین شریعتمداری، مدیر مسوول کیهان در شبکه ی اول سیما در پی می آید:
بعد از سقوط نظام ستم خواهی و در زمان همه پرسی اسامی مختلفی برای نظام برخواسته از انقلاب اسلامی از سوی جریان های سیاسی مختلف مطرح شد اما امام خمینی (ره) مطرح کردند که جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه، کمتر چرا امام بر این کامه یعنی جمهوری اسلامی بر این میزان تاکید کردند؟
هر ساختاری را برای یک هدفی تنظیم می کنند و بر اساس هدف است که می گویند کدام ساختار مناسب تر است تا به آن هدف برسیم. اگر ما بپذیریم که پیامبران آمده اند که در جامعه حق و عدالت را حاکم کنند و به قول شهید بهشتی می فرمودند که اگر از ما بپرسند که اسلام برای چه آمده است، من می گویم اسلام آمده حق و عدالت و کار و عمل صالح را در جامعه راه بیندازد.
باید همه بتوانند حقشان را بخواهند
هدف انبیا، پیامبران، امامان و کتاب آمده است که عدل، قسط و حق را در در جامعه پیاده کنیم. خیلی بحث هست که اینجا منظور از عدل، قسط و حق چیست و ما چگونه باید به آن برسیم. طبیعتا برای اینکه بتوانیم به این هدف برسیم وجود همه ی آن کسانی که در جامعه حقی دارند و سهمی دارند لازمه ی این چنین هدفی است، اگر نباشند و حضور نداشته باشند و سهمشان و نظرشان را نتوانند اعمال کنند ما از آن حق و از آن عدالت دور خواهیم بود.
در نتیجه باید ساختاری برای این چنین هدفی روشن کرد که تمام کسانی که در این جامعه زندگی می کنند بتوانند نظر خود را ارائه دهند، حرفشان را بزنند و حقشان را بخواهند و در رابطه با این حق اعاده حیثیت کنند و پیگیری کنند.
در رابطه با این حضرت علی (ع) می فرمایند: هر کس بخواهد خود به تنهایی تصمیم بگیرد به هلاکت می رسد.
خدا می گوید بگذر از آنها، با آنها مشورت کن!
مهمتر از این حرف ها روشی است که رسول خدا که عقل کل است در رابطه با روند کاری و سیاست هایی که می خواهد اعمال کند پی می گیرد؛ خداوند می فرمایند که مشاوره کن با مردم. در جریان سوره آل عمران که در جریان جنگ احد، رسول خدا که خود عقل کل است خدا دستور می دهد به او با همان آدم هایی که در جنگ احد - همان عده ای در رفتند و عده ای حضور نداشتند و عده ای نامردی کردند، اما می گوید تو به خاطر اخلاق خوبت بود که دورت جمع شدند، اگر بد اخلاق بودی کسی دورت جمع نمی شد، پس بگذر از آنها، برایشان استغفار کن و با آنها مشورت کن. به رسول خدا، خداوند می فرماید بنشین و با همین آدم ها مشورت کن.
پس برای اینکه ما بتوانیم حاکمیتی مطلوب داشته باشیم، لازمه ی آن مشاوره است، و مشاوره از همین رای و شورا و مجلسی شروع می شود.
هر کاری دلمان خواست، اسلام است؟
مجری: مردم سالاری دینی به عنوان ایده حکمرانی در جمهوری اسلامی با دموکراسی غربی چه تفاوت ها و یا شباهت هایی را دارد؟
پزشکیان: باز هم به بحث اول خودم بر می گردم، بلاخره ما می گویم اسلام؛ اسلام یعنی چه؟ یعنی حق و عدالت.
وقتی اصل این است که انبیا، پیامبران، امامان و کتاب بیایند تا ما را به طرف حق و عدالت هدایت کنند، این ابزار و روش باید ما را به طرف حق و عدالت بکشد، اگر ما به طرف حق و عدالت نرویم معلوم است که هر چقدر هم از خودمات تعریف کنیم بی معنا است. برای اینکه تمام دعواها این است که چرا امام زمان نیست؟ چرا قرار است که بیاید؟ برای اینکه عدالت در جامعه پیاده شود و اگر عدالت نباشد بقیه بی معنا است.
عدالت باید بدانیم چیست و بعد در روند قانونگذاری، روند سیاستگذاری و اجراییمان بر مبنای عدالت عمل کنیم و به حق عمل کنیم، نه اینکه هر کاری که دلمان خواست انجام دهیم و بعد بگویم خب این مثلا اسلام است!
اسلام دینی است برای حق و برای عدالت؛ شهید بهشتی در کتاب حق و باطل از دیدگاه قرآن وقتی بحث می کند، می گوید: اگر اسلام را از ما بردارند و یکی از بیرون به ما نگاه بکند، اگر به ما نگاه بکند و خود به خود احساس کند این آدم ها منصف و حق گرا هستند، آن سیستم سیستمی است که به حق عمل می کند و عادلانه عمل می کند و حق کسی را ضایع نمی کنند، آن وقت به آنچه که می گوییم و حکومتی را که مدعی هستیم رسیده ایم، وگرنه اگر هر اسمی روی خودمان بگذاریم و حق و عدالت در جامعه پیاده نشود، کار و تلاش و عمل صالح در جامعه انجام نشود، حالا اسم هر اسمی می خواهی بگذار، اسم که هزینه ای ندارد، آنچه که مهم و است ما باید این ساختار را به طرف آن هدف هدایت کنیم.
اجازه 3000 میلیارد بدهی میدهیم، بعد «بگیریم سر و تهش ...»
می فرماید شناعت یک قوم باعث نشود که شما با آنها ناعدلانه رفتار کنید، بر عدالت عمل کنید، عدالت به تقوا نزدیکتر است؛ یعنی باید بتوانیم ساختار اداری و قوه قضایی متناسب آن ایجاد کنیم؛ چرا ما سیستمی را درست کنیم که طرف سه هزار میلیارد بدهی بالا بیاورد، و تازه متوجه بشویم، بعد بگویم که «بگیریم سر و تهش ...». در کشورهای خارجی ساختاری درست کرده اند که در آن ساختار همان روز اول طرف تخلف کرد از فردا می گویند نیایید. یعنی سیستم به این سادگی به شما اجازه نمی دهد که دزدی بکنید یا خلاف کنید یا پولشویی کنید. الان در جامعه ای ما زندگی می کنیم که راحت می شود پولشویی کرد. خیلی کارهای دیگر را می توان راحت انجام داد.
اگر می خواهیم حکومت اسلامی شود، می خواهیم عدالت حاکم شود، باید ساختاری بسازیم و باید مشورت هایی داشته باشیم که آدم هایی که با آنها مشورت می کنیم علم و مهارت و توانایی این را داشته باشند که بتوانیم از این جلوگیری کنیم.
مساله پیاده شدن عدالت در جامعه است؛ نباید دار و دسته ها و قوم و خویش ها و جناح خاصی بیاید، اما متاسفانه اینگونه نبوده است. حضرت علی علی شاخص دارد، مثلا در قسمتی برای فرماندهان، قضات و ... می فرماید که نگاه کن در امور کارگزارانت، آنها را بر اساس کاردانی و تجربه و کارشناسی انتخاب کن، بر اساس دوستی و ارتباط انتخاب نکن که اگر این کار را بکنی خیانت کرده ای.
با آدم بی تجربه ولو حزب اللهی نتیجه همین می شود
می گوید که آدم هایی را انتخاب کن که اهل تجربه اند، کسی که می گوید من آدم صفر کیلومتر را سر کار می گذارم، کسی که آدم بی تجربه را سر کار می گذارد، کسی که هیچ علم و آشنایی و مهارتی در کار ندراد، وقتی در این سیستم یک صفر کیلومتر را یکهو مثلا یک سرباز را سرتیب می کنیم، معلوم است که خراب می شود.
گیرم یک آدم خیلی، حزب الهی و نماز شب خوان باشد؛ شما نمی توانید به جای من طبابت کنید، حتی اگر خیلی آدم درستی باشید، بهتر باشید، اما نمی توانید طبابت کنید، کار کار من است، یا باید طبیب شوید بعد این کار را بکنید. در نتیجه شاخصی که مدیر انتخاب می کنند، بر می گردد به آن شاخص ها، نه اینکه چون من با این آدم حرف دارم و مثلا فلانی را که تجربه ای ندارد سر کار می آورند، طبیعی است همه این اتفاقات به وجود می آید.
چرا بعد از این مدتی که از انقلاب گذشته است، نتوانسته ایم مدیرانی تربیت کنیم که این مدیران بتوانند این سیستم را به طرف حق و عدالتی که می گویم ببرند؟ همش داریم اعتراض می کنیم، اعتراض کردن که فایده ای ندارد. بحث این است که ما باید روندی را درست کنیم و ساختاری را بسازیم که در آن عدالتی که اسلام گفته در عمل پیاده کنیم.
آدمی بگذار که حرف تلخ حق بگوید، نه پاچه خوار
اگر بر مبنای کارشناسی باشد، با مبنا گذاشتن تجربه و علم، اشکال ندارد من را بردارید و آدمی را جای من بگذارید که مزایای مرا داشته باشد. در رابطه با وزرا، می گوید وزیری را که برای ظالمین کار کرده برندار، بلکه وزیری را انتخاب کن که همان علم و مهارت را داشته باشد و اشکال نداشته باشد.
می گوید کسی را نزدیک خود قرار بده که حرف تلخ حق را به تو راحت تر بگوید، یعنی ما حق نداریم آدم هایی را دور و بر خود جمع کنیم که از ما تعریف تمجید کنند.
کارشناسان هشدار دادند، دولت قبل گفت خودم متخصصم!
در ساختار مدیریتی در جامعه ی اسلامی باید کسانی که هستند قدرت نقد و بررسی داشته باشند، ما در مدیریت و در روند اداره ی کار افرادی را سر کار آوردیم که نه علم و نه تجربه داشتند. در همان سیستم [دولت] گذشته که الان بحث آن است، کارشناسان گفتند روندی که می روید مشکل ایجاد می کند، اما آنها گفتند ما خودمان متخصص هستیم! شما متخصصی؟ من متخصص جراحی قلب هستم و درباره ی اقتصاد باید از اقتصاد دان بپرسم. من حق ندارم در باره ی اقتصاد نظر بدهم یا آدم هایی که من دور و بر خودم جمع کردم، باید متخصص باشند و نتیجه ی آن وضع، همین بیکاری است. در حال حاضر بزرگترین مشکل جامعه ی ما جوانانی است که به سرعت پیر می شوند و بیکاراند و نتوانسته ایم برایشان کار درست کنیم.
35 سال مشکل را حل نکردیم، آدمها را خراب کردیم
مجری: با گذشت 35 سال از جمهوری اسلامی جناب عالی تحقق مردم سالاری دینی را در کشور چطور ارزیابی می کنید؟
پزشکیان: اگر آن اهداف را شما بپذیرید، میزان تحققش معلوم است؛ اینکه ما جمع شویم اما نتیجه ی آن این باشد، نتیجه ای نیست که ما بتوانیم از آن حرف بزنیم! در بحث مدیریت، می گویند هیچ وقت دنبال آدمی نگردد که مشکلش را بگی، دنبال مشکل بگرد تا مشکل را حل کنی. ما در این سیستم 35 است دنبال مقصر می گردیم و افراد آمدند و کار کردند، و ما خرابش کردیم و یک آدم دیگر آمده است و خرابش کرده است. ما مشکلات را حل نکرده ایم، هر کسی در این سیستم با این ساختار کار کند، باز خراب می شود. مشکل را باید حل کنیم نه اینکه آدم ها را تخریب کنیم.
همه مدیران 35 سال گذشته خائن، جاسوس و فتنه گر بودند؟!
در 35 سالی که از این انقلاب گذشته است همه کسانی که در این سیستم آمدند، بد بودند؟ خائن بودند؟ جاسوس بودن؟، فتنه گر بودند؟ میشود همه اینطور باشند؟ باید ببینیم مشکل کجاست که این اتفاق می افتد و من نوعی یک دفعه مشکل پیدا می کنم؟! اگر ما مشکل ساختارمان را پیدا نکنیم که چه اتفاقی می افتد من مدیر وقتی وزیر می شوم یا مدیر کل می شوم در روند کاریم اشکال پیدا می شود، فردا هر فرد دیگری را بگذارید همین اتفاق خواهد افتاد. باید مشکلی را که در ساختار ما وجود دارد و باعث می شود آدم ها وقتی آمدند این اتفاق بیافتد پیدا کرد.
حضرت امام [خمینی] می گفت ما با دانشگاه مخالف نیستیم، با آن دانشگاهی مخالفیم که هر کس از آنجا در می آید سرکرده و سرسپرده ی آمریکا می شود، دانشگاهی که سرکرده ی آمریکا درست می کند، ما نمی خواهیم، پس ما ساختاری را که از آن همچین آدم هایی می آید بیرون، گیر آن ساختار را باید پیدا کنیم.
امروز دیگر روشن است کسی که از پشت تیریبون صحبت می کند از نظر علمی ارزشش شاید از ده، یک هم نباشد؛ شواهد و دلایل را رتبه بندی می کنند، اینکه من پشت تریبون حرف می زنم چقدر ارزش علمی دارد؟ چقدر ارزش «حق» دارد؟ هر کسی می گوید حق با من است! هر کس بلند می شود حرفی میزند و خیال می کند که حق مطلق است.
اگر طرف دیگر را هم بگذاری حرفش را بزند او هم برای خودش حرف دارد، او هم حرف هایی می زند و می گوید که حق با اوست؛ حالا حق با کیست؟
در دنیای امروز برای اینکه حق و عدالت مشخص شود ابزار وجود دارد، اینکه من می گویم روش من مناسب تر از روش شماست و شما می گویی روش من مناسب تر است، قابل اندازه گیری است. ما به جای اینکه بنشینیم اینگونه حرف بزنیم باید بتوانیم ساختاری را داشته باشیم که در این ساختار شواهد و دلایل حرف بزنند و وقتی شواهد و دلایل حرف زد خود به خود نمی تواند کسی که پایین است بیاد بالا و کسی که بالا است پایین بیاد.
کسی به احمدی نژاد نگفت چرا قانون را اجرا نمی کنی
مجری: این ساختار را در حکومت حاکمیتی خودمان داریم، ...!
پزشکیان: نه، نداریم. یکی از مشکلات ما همین نظارت است، ما نماینده ی مجلس هستیم، علنا همین دولت هشتم (احمدی نژاد) در قانون برنامه ی چهارم، گفت آن را قبول ندارم، من کاری به درست و غلط بودن ندارم! مجلس تصویب و شورای محترم نگهبان تایید کرده بود ولی [احمدی نژاد] گفت «قبول ندارم!». تو چه کاری ای که قبول نداری؟ قانون برنامه ی پنجم را که خود دولت [احمدی نژاد] در رابطه با سلامت آورده بود، اجرا نکرد؛ اما کسی نگفت چرا اجرا نمی کنی؟
ما زمانی می توانیم ملکت را درست کنیم که پایبند به قانون باشیم؛ درست یا غلط، من وقتی می خواهم رییس جمهور شوم باید قانونی را که در برنامه نوشتم باید در طول چهار سال اجرا کنم؛ یعنی اگر قانون و برنامه ای دارم اجرا کنم.
مجری: انتخابات سالم یعنی نتیجه همان چیزی باشد که مردم خواستند؛ سلامت انتخابات در جمهوری اسلامی چطور تامین می شود؟
پزشکیان: به دو بحث اشاره کنم. حضرت علی ع بروند بهتر از من و شما می دانست که چه کسانی می خواهند فتنه کنند، اما جلویشان را نگرفت، برای اینکه هیچ وقت نمی شود قبل از جرم، قصاص کرد. تا من جرمی نکردم شما نمی توانید قصاص کنید و یا حرفی بزنید. اینکه ما قبل از اینکه اتفاقی بافتد پیش بینی کنیم! و بعد اعلام کنیم که فلانی می خواهد مثلا فلان کار را بکند! به نظر من این جای اشکال دارد، تازه ممکن است من را به آن طرف هدایت کند، برای اینکه لج و لج بازی راه بیندازد.
آدم بی عیب در این مملکت هست؟
هی دنبال عیب دیگرانند و گنده می کنند
در موضوع روش های تربیتی در موضوع اینکه در جامعه باید چگونه جلوی انحرافات را بگیریم، راه های زیادی وجو دارد. روش درست را باید انتخاب کنیم، روش درست این است که حضرت علی (ع) در نامه خود به مالک می گوید: بدترین آدم پیش تو و کسی که او را به نزد خودت راه نده، کسی باشد که عیب مردم را می گوید. بالاخره آدم ها عیب هایی دارند، شما آدمی پیدا کن در مملکت که عیب نداشته باشد و معصوم است. هی بگردند و عیب من را پیدا کنند و بعد هی گنده کنند، من هم می گویم خب عیب دارم، دیگر پرده پاره می شور و وقتی پرده پاره شد دیگر نمی شود دوخت.
شمارش رای در اتاق در بسته چرا؟ شفاف کنیم!
اما در رابطه با شفافیت انتخابات؛ به نظرم باید کاری کنیم، بالاخره یک عده ای هستند در جامعه که دلشان سیاه است، ما را قبول ندارند، اصلا تصور کنید که می خواهد در جامعه ایجاد شک کنند. برای همین، حضرت علی(ع) باز در آن نامه می فرمایند که وقتی مردم شک کردند که تو مثلا رایشان را خوردی، صحرا کن، همه چیز را بریز روی میز تا همه ببینند، من که ریگی به کفشم نیست لزومی ندارد در اتاق بسته رای را بشمارم ... هر چیزی که باعث می شود ذهن جامعه را به شک بیاندازد، نظام ما، نظانم جمهوری اسلامی، باید چنان شفاف سازی کند چه در داخل و چه در خارج که کسی شک نکند.
با شفافیت قضیه، هر گونه اشکالی را که می توانند بر ما وارد کنند، همه ی ذهنیت ها را صحرا کنیم و به قول حضرت علی (ع) شفاف کنیم. آنجا حضرت علی(ع) می فرمایند این سخت است برای تو ولی برای تقویم عدالت حیاتی و اساسی است. رسول خدا در جایی 100 تا شتر می دهد به ابوسفیان و معاویه و به انصار و مهاجرین دو تا، چهار تا. عده ای به او اشکال می کنند که چرا به کسی که تا حالا راه می بست، سر می برید و حالا آمده و مسلمان شده است، ... رسول خدا نگفت که اینها بی خود کردند و من دستور دادم که اینها این کار را کردند، نگفت شما نمی فهمید و من رسول خدا هستم ... رسول خدا سرخود حرف نمی زند، او مردم را جمع می کند و آن طور که عمل کرد.
جزای بدون محاکمه، اسلامی نیست
مجری: در انتخابات مختلف جناح های مختلفی به پیروزی رسیدند، در شرایطی که برگزار کنندگان انتخابات جناح رقیب بوده است، چه قضاوتی نسبت به انتخابات در کشور ما به دست می آورید؟
پزشکیان: [در پاسخ به آنچه گفتند،] حق را چگونه می توان شناخت؟ پیامبران آمدند، همین حق را پیاده کنند، من معتقد هستم، اصلا آدم کشتم، شما حق نداری به من سیلی بزنید، من را بسپارید به قانون، قانون حکم کند، هر چه شرع گفته عمل کنند.
اینکه من بدون محکمه، طرف را بزنم، اسلام نیست، مسلمانی نیست، من را باید ببرد دادگاه، من مجرمم، دادگاه من را محاکمه کند، اگر من به اندازه ی جرمم حکمم تمام شد، دیگر تمام شد، چرا یک جرمی انجام می دهم تا آخر لکه ی ننگی است! اگر از تمام حقوق اجتماعی مرا محروم بکنند، آن بی اسلامی است، به اندازی جرمی که کردم باید مجازات شوم.
محاکمه باید علنی و آزاد باشد، نه اینکه عده ای خود بنشینند
در رابطه با قضاوت هایی که انجام می دهیم یک چیزی بگویم؛ من رفته بودم کربلا، در کوفه جایی بود که گفتند که اینجا دکه ی قضا است، فکر کردیم که چرا در حیاط؟ بعد مطالعه می کردم، دیدم که مستهب است که قاضی در فضای آزاد، در فضایی که همه می بینند قضاوت کند. یعنی همه ببینند، اگر من مجرمم، صدایم کنید، حرفت را بزن، حرفم را بزنم، ولی نه اینکه عده ای بنشینند و پشت سر من حرف بزنند، ولی من حق نداشته باشم بگویم چقدر درست است؟! اصلا اینگونه نیست. هر کسی می گوید حق با من است، اینگونه نیست، طرف مقابل هم باید حرفش را بزند، به شرطی که همه بشنوند، صحرا کنیم، آشکار کنیم، شفاف کنیم، اشکالی ندارد.
اگر من مجرمم، جاسوسم، در یک جلسه ی علنی شواهد را بدهند، اگر توانستند ثابت کنند به اندازه ی جرمم محاکمه کنید، اگر نبودم دیگر نباید این حرف ها را بزنند، نباید این همه ما حرفی را بزنیم، هر کاری بکنیم، باید یکسری پشت سرش درست شود!
به نظرم در جامعه ی اسلامی مهمترین حرفی که باید به آن عمل کنیم، مقام معظم رهبری هم فرمودند حضرت امام هم فرمودند، حضرت علی ع در وصیت نامیشان می گوید که اصلاح ذات البین یعنی من و تو اختلاف داریم، اگر اختلاف نداشتیم که اصلاح نمی خواهد، شما داده هایی دارید و من هم داده هایی دارم، اطلاعات من غیر از اطلاعات شماست، اطلاعات من را نیز بشنوید، بعد قضاوت کنیم، نه اینکه اطلاعات یک طرف را بشنویم و اطلاعات طرف مقابل را نشنویم و بگوییم حق با ایشان است!
در پاسخ به سوال شما هم، باید گفت که راحت می شود در این مملکت قدرت را از یک گروهی به گروهی دیگر داد و حداقل قضیه اینکه قدرت مادام العمر برای عده ای افراد ماندنی نیست!
مجری: روند قانونی برای اعتراض به نتیجه ی انتخابات پیش بینی شده است. در سال 88 دیدیم که بدون توجه به روند قانونی، تقلب در انتخابات مطرح شد، نظر شما چیست؟
پزشکیان: من که خبر ندارم، من شاخص ها را می گویم، اگر مردم می بینند طبق این شاخص ها عمل می شود که درست است، اگر عمل نمی شود که نه پس نیست، اینکه من ادعا می کنم پس ادعا است، هر کسی می تواند ادعا کند، اینکه مردم چه قضاوتی می کنند، این قضاوت حق است ... اینکه مردم می گویند می توانند حقانیت چیزی را بپذیرند یا نه، روش این که بحثش جداست. حرف من در ساختارها و روش هاست.
یک جلسه ای بود، خدا بیامرزد آیت الله مشکینی داشت از قضا و از رئوفت اسلامی حرف می زد، او فرمود که شما اگر یک قاتل گرفتید و آوردید، حق ندارید خوشحال شوید که گرفتیدش، حق ندارید توهین کنید یا بزنید و بی احترامی کنید، باید ناراحت باشید که گرفتیدش، بعد که حکم دادند ناراحت شوید که ضربه می زنید.
کسی حق ندارد مجرم را هم بدون حکم قصاص کند
حضرت می فرماید اینکه داری به مردم حکومت می کنی، خوشحال نباش، نگو دارم پدرتان را در می آورم، اگر این اتفاق افتاده ناراحت باش و چون مجبوری داری این کار را می کنی، او حق ندراد منی را که مجرم هستم قصاص کند مگر اینکه حکم بدهند، ولو هر کاری کرده باشم.
اینها بر اساس چیزهایی است که ما از قرآن و نهج البلاغه شنیده ایم، بالاخره اگر حرف های جدیدی! وجود دارد من خبر ندارم، باور و اعتقاد ما به حضرت علی ع است که:
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
ما یک طرف را محاکمه و دیگری را رها می کنیم
علی را ضربه زده، اما می گوید با قاتل من مدارا کن، می گوید اگر مردم، یک ضربه می زنی، نه بیشتر! اگر ما این عدالت را در جامعه پیاده کنیم کسی جرات نمی کند به ما حرفی بزند و انگی بچسباند، مشکل کار ما این است که ما یک طرف را محاکمه می کنیم و یک طرف را رها می کنیم.
عادلانه قضاوت کنیم، عادلانه تصمیم بگیریم، بر اساس عدالت هر کس را به اندازه ی جرمش مجازات کنیم، نه اینکه جوی درست کنیم هیچ میدانی برای طرف مقابل نگذاریم ... بعد نتیجه نمی گیریم، کاری که حضرت علی می کرد شرع و دین و مذهب می گوید با مردم انجام دهیم، یعنی اجازه دهیم حق دفاعی از خود داشته باشد، در این مملکت یهودی هم احترام عاشورا تاسوعا را دارد، بعد چطور بگوییم که شما همه اینگونه بوده اید، هر کس اعتراضی می کند؟!
این روندی را که اینگونه محاکمه می کنیم برداریم، بر اساس اسلام عمل کنیم. اسلام گفته است صدا کن طرف مقابل صدایش را گوش کن، هی در اجتماعات می گویند مثلا ضد نظام اند، وابسته اند، از خارج،... اگر آن است طبق قانون محاکمه کن، اگر نیست دوباره این حرف را نگو، هی نگو تو مثلا در فلان جا بودی، فلان کسی، بالاخره در روندی که وجود دارد اگر ما بر اساس انصاف و عدالت قضاوت کنیم خود به خود همه چیز به نظر من می خوابد، انصاف و عدالت معنی اش این است که در یک همچو حیاطی شفاف محاکمه بکنی و جواب بیگیری.
گفته های حسین شریعتمداری
به گزارش انصاف نیوز، خلاصه ی سخنان حسین شریعتمداری به نقل از شفاف در پی می آید:
- آنچه مهم است اسلام است که در ظرف جمهوریت متجلی شده است بلکه ملاک اسلام است. تعریف عدالت جامع و مانع دارد که همان اسلام است پیامبر علاوه بر اینکه با همه مشورت می کنه حق مظلومان را نیز می گرفتند. باید تعاریف عدالت را کامل مشخص کنیم.
- سه هزار میلیارد سو استفاده مالی می شود این باید از جایی شروع شده باشد بلکه باید اشتباهات گذشته تکرار نشود همین بابک زنجانی می گوید کارم رو از زمان نوربخش شروع کردم و کم کم اضافه شد تا اخیرا سو استفاده مالی می کنند وقتی عدالت نیست باید دنبال علل ها برویم مثلا در فتنه 88 عده ای واقعاً خیانت کردند و این ها نمی توانند عدالت را اجرا کنند .
- می گویند خانواده بازی نکنید در حالی که الان فلان آقا نفت دست آشنایان او است .
- من معتقد هستم که مبانی سر جای خودشان هستند بلکه جریان ها با شناسنامه های مختلف فعالیت می کنند، بنابراین این بستر سالم است بلکه افراد مشکل دارند.
- ما در کیهان کسانی که فتنه گر شدند می گفتیم که مشکل دار هستند در آخر هم دیدید که درست گفتیم ، انقلاب اسلامی فرزندان خود را نمی خورد چون نسخه دست مردم است بلکه فرزندان ناخلف را طرد می کند و مردم نظام را قبول دارند اگر اشکالی را می بینند راه حل را در درون نظام می بینند.
- ما شفاف ترین نوع انتخابات در دنیا را داریم و تخلفی که بتواند مسیر انتخابات را عوض کند نداریم ، فتنه88 راهکارهای قانونی بود اگر انتقادی اعتراضی دارید اعلام کنید ولی من می گویم که از روی فرمول آن طرف عمل می کردنند و نباید با فتنه گران مدارا کرد و هر دوسوی ماجرا را بینیم.
- کلیات حرف پزشکیان درست است ما هفت سال قبل در مورد برخی حرف هایی داشتیم که بر اساس شواهد بود گفتیم. فتنه گران جرم مشهود انجام دادند. آیا اینها جمهوریت نظام را زیر سوال نبردند؟ آیا فتنه 88 جنگ احزاب نبود ؟ آیا اینها به ساحت اباعبدالله توهین نکردند؟ مگر اینا مسجد آتیش نزنند؟
- اگر این طرف چند رسانه هست آن طرف صد ها رسانه هست که حرف های شما را می زنند همه حرف هایشان را زده اند .بگذاریم رافت اسلامی متوجه مردم هم باشد بلکه برای دوستان ما فقط نباشد و حضرت علی سختگیر بر دشمنان مردم بودند.